بیست و هشتم می روز جهانی بهداشت قاعدگی
در افغانستان، صحبت دربارهی پریود همچنان تابو است. پریود نه به عنوان یک وضعیت طبیعی، بلکه به عنوان یک عیب، یک نکبت، یا حتا ننگ تلقی میشود
✍️: گلثوم آزاده
به یاد تمام دخترانی که اولین تجربهی پریودشان را با ترس و شرم گذرانده است!
به یاد تمامی زنانی که در حال محسوس بودن درد، بیصدا و خاموش میشوند!
به یاد آن جامعۀ که هنوز میخواهد در مورد قاعدگی صحبت نکند!
به یاد شکستن سکوت، آگاهی، آگاه شدن، عدالت بهداشتی و کرامت انسانی!
چنین روزی را نیاز داریم، نه فقط برای بزرگداشت، بلکه برای تغییر. تغییر باورها، تغییر سیاستها، زبان، فرهنگ و رویکردشان نسبت به بدن زنانه. حقایق و قاعدگی گسستن شرم نیست. قاعدگی بر دوشِ زندگی است.
در ۲۸ می ۲۰۱۴، جهان برای نخستینبار با نمایشگاهها، کارگاههای آموزشی، سخنرانیها و راهپیماییهای، روز جهانی بهداشت قاعدگی را گرامی داشت. این روز در تقویم جهانی به دلایل معناداری انتخاب شده است: چرخهی قاعدگی به طوری میانگین ۲۸ روز طول میکشد، و زنان به طوری متوسط ۵ روز در ماه پریود هستند؛ ماه می نیز پنجمین ماه میلادی است.
اما آیا واقعاً به چنین روزی نیاز داریم؟ پاسخ این پرسش، در زندگی میلیونها زن در سراسر جهان نهفته است؛ زنانی که با واقعیتهای دردناک، کلیشههای اجتماعی و سکوتهای تحمیلشده در برابر یک فرآیند کاملاً طبیعی-زیستی دستوپنجه نرم میکنند. قاعدگی، ریزش دورهای پوشش داخلی رحم است؛ فرایندی که از سوی هورمونها تنظیم میشود و نشانهای از سلامت جسمانی زنان است. با اینحال، در بسیاری از جوامع، این واقعیت زیستی همچنان در سایهی شرم، تبعیض و باورهای آسیبزا قرار دارد.
طبق پژوهشهای منتشرشده در راهنمای منتقدانهی مطالعات قاعدگی (2020)، خون قاعدگی نه ناپاک است و نه آلوده، بلکه بخشی از یک فرایند طبیعی و سالم بدن انسان است. این خون ترکیبی از بافت رحم و ترشحات طبیعی بدن است که تنها در نگاه فرهنگی، دچار تحریف و تحقیر شده است.
در افغانستان، صحبت دربارهی پریود همچنان تابو است. پریود نه به عنوان یک وضعیت طبیعی، بلکه به عنوان یک عیب، یک نکبت، یا حتا ننگ تلقی میشود. این دیدگاه نه تنها به زنان آسیب روانی وارد میکند، بلکه زندگی و سلامت جسمی آنها را نیز به خطر میاندازد. اولین باری که پریود شدم، سن کمی نداشتم، خوشبختانه اطلاعات اولیه را داشتم، اما هیچکسی مرا برای برخوردهای فرهنگی و خانوادگی آماده نکرده بود. مادرم اجازه نمیداد جانمازش را به دستش بدهم. بدون اینکه بدانم چرا، در ذهنم حس شرم و گناه جا خوش کرده بود. سالها بعد فهمیدم که این حس نه از خودِ قاعدگی، بلکه از نگاه جامعه به آن ناشی میشود.
دردهای من از همان ابتدا شدید بود. گاهی استخوانهایم میسوخت، بدنم بیحس میشد و تا آستانهی بیهوشی میرفتم. اما حتا جرئت نداشتم صدایم را بلند کنم. این یک راز زنانه بود؛ رازی که مردها نباید از آن بو ببرند. یکبار در داروخانه، از شدت درد فریاد میزدم که قابلهای «مامای» دستش را در دهانم گذاشت تا صدایم را خاموش کند. در حال خفه شدن بودم و از حال رفتم. آن لحظه، انگار مرگ آسانتر بود از اینکه کسی بفهمد چه بر من میگذرد.
در ماه، یک هفته از زندگیام را درد میکشیدم؛ یعنی در سال، سه ماه از عمرم در عذاب میگذشت. درسها و کارهایم عقب میماند، اما اگر میگفتم درد دارم، دیگران با تمسخر میگفتند: «خجالت بکش! بخاطر پریود هم کسی اذیت میشود؟» و من دوباره محکوم به سکوت میشدم. گاهی زنهای همسایه دربارهی گذشته حرف میزدند: «وقتی حیض میشدیم، اجازه نداشتیم به وسایل خانه دست بزنیم. ما را در اتاقی قفل میکردند و نان و آبمان را همانجا میآوردند.» این حرفها قلبم را به درد میآورد. کمکم دریافتم که پریود، گناه نیست. این خون، ناپاک نیست. برعکس، یکی از طبیعیترین پدیدههای بدن انسان زن است.
اما جامعه همچنان در اسارت باورهای پوسیده است. در بسیاری از مناطق، زنها در زمان پریود اجازه ورود به مسجد را ندارند، چون «کثیف» شمرده میشوند. این در حالی است که هیچ شواهد علمی برای ناپاک بودن خون قاعدگی وجود ندارد. خون قاعدگی مثل تمام خون بدن، طبیعی و پاک میباشد. پس هیچ دلیلی وجود ندارد که زنی دستش را با احتیاط به وسایل خانه بزند، به هیچ زنی روا نیست که به تظاهر به نماز بایستد و به تظاهر روزه بگیرد. هیچ زنی مقصر طبیعت بدنش نیست اما تقصیر در سکوت که باعث کثیف خواندش شود چرا؟