نویسنده: نسیم فکرت
مترجم: اسدالله جعفری(پژمان)
18 آپریل، 2025
در اینجا با شش فردی آشنا میشوید که همراه با پیشینهای مختصر، نویسندگان مشترک یک گزارش پارلمانی در سال ۲۰۲۱م، بودند (به صفحه ۳ و سند شماره ۴۳) مراجعه کنید؛ در گزارشی که مردم و جامعۀ هزاره را هدف قرار داده بودند و به خاطر نژادپرستی آشکار، تحریفها و دروغهایشان به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند.
این گزارش اخیراً دوباره سرزبان ها شده است. پس از آنکه گاردین استرالیا فاش کرد که یکی از نویسندگان آن، کسی نیست جز اتل زاهد صافی، که به نام زاهد صافی نیز شناخته میشود—نامزد فعلی حزب لیبرال از حوزه انتخاباتی «بروس»، منطقهای که یکی از بزرگترین جمعیت هزارهها در استرالیا را به خود جای داده است. اما اکنون تناقضِ ماجرا به سادگی قابل چشمپوشی نیست.
در متن گزارش، نویسندگان تلاش کردهاند تا هزارهها را تهدیدی برای امنیت ملی استرالیا جلوه دهند، (به صفحه ۱۴) مراجعه کنید. این نکته را در یک بخشی از گزارش نیز نوشتهاند: «دولت استرالیا باید با ذینفعان کلیدی از جامعه دیاسپورای افغان—از جمله نویسندگان این گزارش—همکاری نزدیکی داشته باشد.» به عبارت دیگر، آنها [نویسندگان گزارش] خود را به عنوان صداهای معتبر این جامعه معرفی میکنند؛ مردم و جامعه باید با آنها مشورت کنند، آنها به رسمیت شناخته شوند و به آنها اعتماد کنند. پیامدهای این گونه دیدگاهها به همان اندازۀ که نگرانکننده است، افشاکننده نیز است.
1. اتل زاهد صافی
در مرکز این جنجال، اتل زاهد صافی قرار دارد؛ یکی از نویسندگان گزارشی پارلمانی در سال ۲۰۲۱ میلادی که جامعه هزارههای استرالیا را به شدت آماج قرار داده و بدنام کرده بود. وقتی که زندگینامه او را میخوانید و سپس به اعمالش نگاه میکنید، این پرسش در ذهن شما نقش میبندد: در ذهن و افکار این آدم، واقعاً چه میگذرد؟
صافی که در سال ۱۹۸۷ میلادی در ولایت لغمان افغانستان به دنیا آمده است، در دوران کودکی همراه خانوادهاش به پاکستان پناه برده. او سالهای شکلگیری شخصیت خود را در پاکستان گذرانده است؛ کاملا دور از واقعیتهای زیستهی مردم افغانستان. در سن ۱۶سالگی، او و خانوادهاش به فنلاند پناهنده شدند؛ جایی که زبان فنلاندی آموخته، به دانشگاه رفته و برای خودش زندگیای ساخته است. صافی، ده سال بعد، در سال ۲۰۱۳، به استرالیا مهاجرت کرد. او با زنی به نام زینب حسینخیل ازدواج کرده است و این زوج اکنون دارای شش فرزند هستند.
در سال ۲۰۲۱م، صافی یکی از نویسندگان گزارشی به پارلمان استرالیا بود—سندی تکاندهنده و تأسفبار که هزارهها را تهدیدی برای امنیت ملی آن کشور جلوه داده است. در این گزارش، نویسندگان مدعی شدهاند که هزارهها هرگز در افغانستان مورد آزار و اذیت قرار نگرفتهاند و سالها خشونتهای مستند، تبعیضهای سیستماتیک و نسلکشی مداوم علیه آنان را نادیده گرفتهاند. آنها با تمام وقاحت و بیپروایی خطاب به پارلمان استرالیا گفتهاند: «حرفهای هزارهها را باور نکنید، آنها دروغ میگویند.»
و حالا، در سن ۳۶ سالگی، زاهد صافی خود را به عنوان نامزد پارلمانی معرفی کرده است؛ آنهم زیر پرچم حزب لیبرال، در حوزه انتخاباتی «بروس» واقع در ایالت ویکتوریا—یکی از مناطقی که بالاترین جمعیت هزارهها در استرالیا را به خود جای داده است. این همان مردی است که رنج و درد شما را انکار میکند، تاریختان را بیاعتبار میسازد، و جامعهتان را تهدیدی برای امنیت ملی استرالیا جلوه میدهد. حالا مدعی است که میخواهد نمایندهتان باشد؟! این یعنی اینکه: «هزارهها! از شما متنفرم، اما به رأیتان شدیداً نیاز دارم!» این آدم واقعاً چه فکری به سر دارد؟
و ما باید از این وضعیت چه برداشتی داشته باشیم؟ ریاکاری است؟ فرصتطلبی است؟ یا نژادپرستی عمیقی که زیر نقاب جاهطلبی سیاسی پنهان شده؟ و چطور ممکن است، کسی که در نوشتن گزارشی مملو از نفرت و هزارهستیزی نقش داشته باشد، و تنها سه سال بعد، بیاید و علیه همان مردمی که تلاش کرده بود به آنها آسیب برساند، درخواست رأی کند؟
این موضوع فقط یک «تناقض سیاسی» نیست؛ بلکه یک پارادوکس دردناک و مسئلهبرانگیز است که مستحق پاسخگوییست. مردی که نه افغانستان را به چشم دیده و نه در واقعیت آن زیسته، ناگهان سر برمیآورد تا هزارهها را در مهاجرت هم آرام نگذارد؟!
2. تمکین حکیم
تمکین حکیم، خواهر یلدا حکیم—روزنامهنگار معروف و نیکوکار سرشناس—به عنوان مشاور سلامت روان با مجموعهای از متخصصان حوزهی سلامت (Allied Health Professionals) همکاری میکند. در حالیکه یلدا به خاطر تلاشهای پیگیرانهاش در حمایت از حق تحصیل دختران و تعهدش به فعالیتهای امور بشردوستانه، از جمله تأسیس بنیاد تازهای که به دختران افغانستانی بورسیه تحصیلی ارائه میدهد، شناخته شده است، اما تمکین خواهرش در یک نقطهای کاملاً متضاد با او قرار دارد.
اخیراً، گزارشی که با همکاری تمکین حکیم و پنج نفر دیگر تهیه شده، و به پارلمان استرالیا ارائه شده بود. این سند، به گفتهی منابع، نسلکشی جاری علیه مردم هزاره را کماهمیت جلوه میدهد، یافتههای منابع معتبری چون دیدبان حقوق بشر (Human Rights Watch) را تحریف میکند و به طرزی نگرانکنندهای، جامعه هزاره را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی استرالیا معرفی مینمایند. چنین رویکردی نه تنها از نظر واقعیتهای موجود نادرست است، بلکه عمیقاً آسیبزا و تبعیضآمیز نیز میباشد.
طبیعتاً، این مسئله نگرانیهای جدیای را برمیانگیزد. چگونه ممکن است دو خواهری که در یک محیط رشد کردهاند، دیدگاههایی تا این اندازه متضاد داشته باشند—یکی مدافع حقوق بشر باشد و دیگری هم به نظر برسد که همان ارزشها را تضعیف میکند؟ بیشک، نمیتوان یلدا حکیم را مسئول گفتهها و اقدامات خواهرش دانست؛ اما در زمانهای که نفرت در حال گسترش است، چهرههای مهم و برجسته باید مواضع روشن و شفاف اتخاذ کنند. پرسش اینجاست که یلدا حکیم در برابر این مسئله چه موضعی دارد—به ویژه زمانی که اظهارات خواهرش به زخمها و رنجهای یک جامعهای که همواره مورد آزار و تبعیض قرار گرفتهاند، دامن میزند؟
مردم هزاره از دهۀ ۱۸۹۰ میلادی تاکنون هدف آزار و اذیت و سرکوبهای سیستماتیک بودهاند. در جستوجوی امنیت و فرصتی برای ساختن دوبارۀ زندگی، بسیاری از آنان به استرالیا پناه آوردند؛ کشوری که وعدۀ حمایت و فرصت را به آنها داده است. آنها با تلاشهای بیوقفه کوشیدهاند تا در سرزمین جدید خود احساس تعلق و شهروند بودن را ایجاد کنند. با این حال، ارائه گزارشی اخیر به پارلمان استرالیا، بازتاب همان روایتهای خطرناکیست که زمانی جان آنها را در افغانستان به خطر می انداختند و موجب آزارشان می شدند—و اینبار، تأسفبارتر از آن است که، از سوی هموطنانی صورت میگیرد که خود در بیرون از افغانستان رشد کردهاند، اما اکنون در استرالیا، به شکلی نگرانکنندۀ، به تداوم همان ظلم و ستم علیه هزارهها دامن میزنند.
این واقعاً نگرانکننده است شخصی که در حوزۀ سلامت روان — و کسی که مسئولیت حفظ سلامت روانی دیگران را بر عهده دارد — در تولید گفتمانی مشارکت کند که یک گروه آسیبپذیر را به حاشیه میراند و انکار می کند. یعنی از کسی که چنین دیدگاههای نفرتپراکنی را گسترش میدهد، چه نوع حمایت روانی میتوان انتظار داشت؟ چه تجربیاتی دیدگاه تمکین حکیم را شکل دادهاند که او را به چنین دشمنیای با جامعه هزاره رساندهاند؟
این پرسشها آسان نیستند، اما ضروریاند. به ویژه زمانی که نفرت و تنفر به نام امنیت ملی تریبون میگیرد، ما باید منشأ آن را زیر سؤال ببریم، روایتهایشان را به چالش بکشیم و در جستوجوی حقیقت باشیم.
3. آرزو زوئی صافی
آرزو زوئی صافی یک وکیل و بنیانگذار دفتر حقوقی صافی در سیدنی استرالیا است. او از بستگان نزدیک به زاهد صافی به شمار میرود و هر دوی آنها خواهرزاده و برادرزادۀ محمد معصوم استانکزی، سیاستمدار برجستۀ افغاناند که قبلا ریاست ادارۀ امنیت ملی افغانستان (NDS) را برعهده داشت و بعدها به عنوان سرپرست وزارت دفاع منصوب شد. همچنان، در دوران ریاستش بر ریاست امنیت ملی افغانستان، استانکزی متهم به سرکوب اعتراضات جنبش روشنایی متعلق به مردم هزاره شده است.
ظاهراً آرزو در استرالیا به دنیا آمده و رشد کرده است و مانند زاهد صافی و تمکین حکیم، از واقعیتهای افغانستان فاصلۀ زیادی داشته است. پس این نفرت نسبت به مردم هزاره از کجا در او ریشه گرفته؟ و چگونه شکل گرفته است؟ آرزو حضور قابلتوجهی در رسانههای اجتماعی دارد. من مردم را تشویق میکنم که دربارۀ پیشینه، فعالیتهای تجاری، و حضور آنلاینی او تحقیق کنند، نظرات خود را دربارهاش بنویسند و با مشتریانش درباره رفتارهای نگرانکننده وی تماس بگیرند.
4. رازمحمد پیروزی
مترجم شفاهی پیشین نیروهای دفاعی استرالیا – او به عنوان ترجمان با نیروهای استرالیایی در افغانستان کار میکرد و اخیراً همراه با خانوادهاش در استرالیا اسکان داده شده است. رازمحمد در حال حاضر به عنوان گارد امنیتی در شرکت MSS Security مشغول به کار میباشد و همچنین یک علاقهمند پرشور به ورزش و بدنسازی نیز است.
این شخص اخیراً در صفحۀ فیسبوک خود نوشته است: «ما همچنان بر دقت و نیت گزارش خود ایستادهایم و متعهد به روشن ساختن تجربیات کسانی هستیم که از رویدادهای آن زمان آسیب دیدهاند.» رازمحمد به صورت آشکارا در صفحات فیسبوکی، همراه با گروهی از اعضای خانوادۀ صافی، به ترویج هزارههراسی میپردازند.
5. دکتر سید میرویس امین
سید میرویس امین مدرک دکترای پزشکی خود را از دانشگاه کابل دریافت کرده و دارای دو مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاههای لاتروب و موناش است. او ساکن ملبورن است و یک شرکت مشاورهای را اداره میکند که در استرالیا کمکهای مالی دریافت میکند و آنها را به افغانستان هزینه میکند. او اکنون در سن پنجاه سالگی خود قرار دارد و ظاهراً فردی خجالتی و بسیار مذهبی است. اما در پشت صحنه، یکی از فعالترین افراد در جامعه افغانهای مقیم استرالیاست که به ترویج گفتمان هزاره هراسی میپردازد.
سید میرویس درحال حاضر برای DjirraVIC، یک سازمان غیرانتفاعی فعال در زمینه حمایت از جامعه بومیان استرالیا است، کار میکند. جای پرسش است که او چگونه میتواند با اعضای جامعه بومی استرالیا تعامل داشته باشد، در حالی که همزمان نفرت علیه هزارههای بومی افغانستان را که اکنون بخشی از همان جامعهای هستند که او در آن زندگی میکند، ترویج میدهد؟
6. نصیر شفق
نصیر شفق در حال حاضر به عنوان افسر ارشد فنی و سرپرست موقت تیم در اداره مالیات استرالیا مشغول به کار است. او مدتی بیکار بود و فرآیند ارزیابی مجدد صلاحیتهای حرفهای خود را طی کرده است. وی عضو فعالی در جامعه خود به شمار میرود و در هردو سوی مرز دیورند، به عنوان یک ملیگرا-قومگرای پشتون شناخته میشود.
چگونه با نژادپرستی در استرالیا مقابله کنیم؟
یکی از مؤثرترین راهها، پاسخگو کردن افرادی است که فعالانه نفرتپراکنی میکنند یا اطلاعات نادرست منتشر مینمایند. از اینجا شروع کنید؛ درباره این افراد تحقیق کنید:
· کجا کار میکنند؟
· آیا صاحب کسبوکار هستند؟
· آیا در شبکههای اجتماعی فعالاند؟
· آیا با کسبوکارشان در پلتفرمهای اجتماعی حضور دارند؟
· چه نوع محتوایی منتشر میکنند یا در چه نوع تعاملاتی حضور دارند؟
پس از جمعآوری این اطلاعات، اقدام کنید:
· با سازمانهایی که این افراد در آنها مشغول کاراند تماس بگیرید. با واحد منابع انسانی یا مدیران ارشد آن در تماس شوید.
· نگرانی خود را محترمانه اما قاطعانه مطرح کنید. شواهد مشخص و مستندی از رفتار تبعیضآمیز، آسیبزننده یا مبتنی بر اطلاعات غلط این افراد ارائه دهید.
· به آن سازمانها یادآوری کنید که حضور اینگونه افراد در محل کار یا نمایندگی برندشان موجب نگرانی عمیق شماست، زیرا آنها در حال ترویج نفرت هستند.
· اگر فرد مورد نظر در بخش عمومی یا نهادهای دولتی مشغول به کار است، مستقیماً با آن سازمانها تماس بگیرید و خواستار شفافیت و پاسخگویی شوید.
· زمینه و پیشینۀ آنها را شرح دهید: توضیح دهید که این افراد تنها دیدگاههای نفرتآمیز ابراز نمیکنند، بلکه با تداوم بخشیدن به تبعیض و آزار و اذیت علیه جامعه هزاره، ایدئولوژیهای خطرناکی را از خارج وارد زندگی عمومی در استرالیا میکنند.
این مسئله درباره «فرهنگ حذف» نیست؛ موضوع ایمنی جامعه، پاسخگویی، و ایستادگی در برابر نژادپرستی است—هر جا که سر بلند کند.
یادداشت: گزارش ویژه بیبیسی جهانی از کوچ اجباری هزارههای منطقه کِندیر ولایت دایکندی افغانستان که در سال ۲۰۲۱م، توسط طالبان افغانپشتون کوچ داده شدند و خانههایشان نیز تخریب شدند. این گزارش در آن زمان توسط یلدا حکیم، خواهر تمکین حکیم ارائه شده است.
نسیم فکرت؛ روزنامهنگار، عکاس و وبلاگنویس افغانستانیهزاره و دانشجوی دوره دکتری در رشته انسانشناسی در دانشگاه ارواین ایالت کالیفرنیای آمریکا است.
Share this post